ایکیا در سال گذشته ۳۹ بیلیون دلار فروش داشته است. این مبلغ دو برابر فروش آن ها در سال ۲۰۰۵ است و آن ها قصددارند ۱۸۲ فروشگاه خود را به ۵۰۰ فروشگاه جهانی تا سال ۲۰۲۰ تبدیل کنند. مجله فورچون
اتنوگرافی کسب و کار چیست؟
به کالاها و خدماتی که شرکت شما ارائه میدهد فکر کنید. شمامیدانید که مردم چگونه باید از آن استفاده کنند، تحقیقات بسیاری انجام داده اید و می دانید مردم در مورد استفاده از آن چه می گویند. داده های شمامیگویند
پژوهشهای اتنوگرافیک: راهی به سوی استراتژی
امروزه اتنوگرافی شرکتی تنها برای افزایش خلاقیت به کار نمی رود بلکه برای بدست آوردن درک کامل از مشتریان و خود کسب و کار نیز ضروری است.کار اتنوگرافیک در کارخانه من –اینتل- و دیگر شرکت ها کارکردهایی همچون استراتژی و
شرکت آدیداس چگونه از اتنوگرافی بهره گرفت؟
شرکت مشاوره اتنوگرافی ReD Associates تحقیقات زیادی برای آیداس ،تولید کننده کفش ورزشی و پوشاک آلمانی، انجام داده است که زمینه های گوناگون شرکت را شامل شده و بر استراتژی محصولات تمرکز دارد. این شرکت به لحاظ تاریخی تمام تلاش
پروژهی هاثورن (The Hawthorne Project) – بخش اول
برخلاف این پسزمینه، پروژهی هاثورن در سال ۱۹۲۴ در کمپانی الکتریکی غربی[۱] (که اکنون بخشی از تکنولوژی لوسنت[۲] به حساب میآید) در نزدیکی شیکاگو مجموعهای از آزمایشات را به کار بست که هدف آنها افزایش بهرهوری نیروی کار بود. (ر.ک.
بافت امریکایی (American Context)
در سوی دیگر اقیانوس اطلس، در اواخر قرن نوزدهم، امریکا در حال تجربهی انقلاب صنعتی بود و به این خاطر نقطهی تمرکز انسانشناسی کاربردی از مطالعات بومیان امریکا به مطالعه برروی صنعت تغییر جهت یافت. رشد صنعت در امریکا با
انسان شناسان چه کمکی به حل مشکلات داخلی شرکت ها میکنند؟
انسان شناسان تلاش میکنند تا منطق درونی یک جامعه را درک کنند تا افراد بیرونی، معنای رفتار افراد جامعه را بیابند. انسان شناسان آموخته اند تا از قوم گرایی پرهیز کرده و هر کسی را در تاریخچه فرهنگی آن
مایکل هندرسون – انسانشناس شرکتی
مایکل هندرسون[۱] یک انسانشناس شرکتی[۲] است. وی از مهارتهای منحصر به فرد خود در جهت یاری رساندن به سازمان هایی که به دنبال تولید فرهنگ سازمانی خلاق وپربازده هستند، استفاده میکند. مایکل علاقه بسیاری به مقوله فرهنگ داشته و برای
موشها و آدمها: ۳ اپیزود از مجتمع تجاری، فرهنگی و تفریحی کورش
از سمت رودهن که وارد تهران میشوی فضایی خاکستری با برجهای بلند میبینی، ساختمانهای نیمهکاره و جرثقیلهایی که همهجا هستند. ترافیک و صدای بوق اتومبیلها… از موزهها، گالریها، مردم، سینماها، تاتر شهر، کافه و… اثری نیست. انگار این شهر بویی
جسته و گریخته : روایت چهارم
منتظر تمام شدن شماره معکوس این روزهایم. آقای مدیر رفتارش بسیار عوض شده است. مهربان و منطقی است و حرفها را می پذیرد. تمام مدت سوال «چرا در طول این یک سال این گونه نبودی؟» در ذهنم می چرخد .