منتظر تمام شدن شماره معکوس این روزهایم. آقای مدیر رفتارش بسیار عوض شده است. مهربان و منطقی است و حرفها را می پذیرد. تمام مدت سوال «چرا در طول این یک سال این گونه نبودی؟» در ذهنم می چرخد .
جسته و گریخته:روایت سوم
دغدغه مالی همه دلیلم نبود.هرچند برایم خیلی اهمیت داشت. می خواستم تجربه کنم. میخواستم اتنوگرافی بنویسم. به نظرم خیلی ایده جذابی بود که دربارهی انسانشناسی سازمانی کار کنی در محیطی که اولین سنگ بناهایش را با تفکر تو گذاشت. البته
کسب و کار و انسان شناسی
در جوامع بازار امروزی، صنعت و کسب و کار راههای اصلی سازماندهی فعالیتهای اقتصادی در جهت برآورده کردن نیازهای اولیه انسان است. کسب و کار به معنای خریدوفروش کالا و خدمات در بازار است – که به عنوان بازرگانی یا
مقدمهای بر دانشنامه
زمانی که وارد دوره کارشناسی ارشد انسان شناسی شدم، استفاده از مفاهیم و تکنیکهای این دانش در کسب و کار و زندگی روزمره برایم اهمیت خاصی داشت. از این رو به گرایش انسانشناسی کسبوکار تمایل پیدا کردم و آن را
دایره
گاهی از نقطه صفر شروع می شود.زمانی که چند نفر دور هم جمع میشوند تا ایدهای را به مرحله اجرا برسانند.آنچه در یک سازمان رخ میدهد از ساختار سیاسی و اقتصادی تاثیر میپذیرد. کارآفرینی، خصوصی سازی و رشد کردن شرکتهای
جسته و گریخته: روایت دوم
حس های بد و متناقضی را تجربه میکنم. پرخاشگری در من زیاد شده و ذهنم آرام نمی شود. هربار که آقای مدیر تمام هیجانش را وسط شرکت خالی می کند استرس تمام وجودم را فرامی گیرد. با نوع مدیریتش آرامش
سازمان به عنوان فرهنگ
در انسان شناسی سازمانی ، سازمان به عنوان یک فرهنگ شناخته می شود. «تحلیل های انسان شناختی در سازمان از کشف مشکلات شروع می شود.»(Wright,1988) انسان ها با ارزش ها و باورها و رفتارهای فرهنگی رشد می کنند و این